کودک با استعداد: تردید گرایی و روش مواجهه با آن
ژانویه 28, 2012
نظریه های تعلیم و تربیت در برنامه فلسفه برای کودکان
فوریه 15, 2012

نظریه‌ی متیولیپمن در فلسفه برای کودکان ( روی آورد انتقادی)

نظریه‌ی متیولیپمن در فلسفه برای کودکان ( روی آورد انتقادی)

 

دانشجو: زهرا امی
مشاور علمی : پروین کدیور
راهنمای پایان نامه:احد فرامرزقراملکی
دانشگاه تهران . دانشکده الهیات و معارف اسلامی . گروه کلام و فلسفه اسلامی . فلسفه وکلام اسلامی.کارشناسی ارشد

چکیده

چهار دیدگاه در حقوق کودک وجود دارد: ۱ـ اشیائی بی‌اختیار و فاقد حق ۲ـ حیواناتی که تنها حق خوراک، مسکن و پوشاک دارند. ۳ـ انسان‌هایی با حقوق مطلق و غیر محدود۴ـ انسان‌هایی که علاوه بر حقوق اولیه، از حق تصمیم گیری، آزادی بیان و عقیده نیز برخوردارند اما این حقوق مطلق و غیر محدود نیستند. اسلام از دیدگاه اخیر حمایت می‌کند. از جمله حقوق کودکان حق پرسش است. این حق، مسئولیت پاسخگویی را به دوش اولیاء و مربیان قرار می‌دهد. دو روش عمده در پاسخگویی وجود دارد: اطلاع رسانی مستقیم و آموزش پردازش اطلاعات. فلسفه برای کودکان از روش دوم حمایت می‌کند. نقد و بررسی آن مسبوق به آشنایی دقیق با این برنامه‌ی آموزشی است. متیولیپمن مؤسس فلسفه برای کودکان، استاد فلسفه در سال ۱۹۶۸ با دغدغه‌ی یافتن روشی برای آموزش استدلال به کودکان مطالعاتی را آغاز کرد. در سال ۱۹۶۹ اولین کتابش را نوشت و سه سال تحصیلی آن را به طور آزمایشی در مدارس گوناگون تدریس کرد. رشد بی‌سابقه‌ی کودکان در منطق و استدلال او را به ادامه‌ی نظریاتش تشویق کرد. پس از آن برای پایه‌های مختلف تحصیلی کتاب داستان و راهنمای معلم نگاشت و در بسیاری از کشور‌ها با برپایی همایش‌ها، کارگاه‌ها و سخنرانی‌ها به بسط ایده‌اش پرداخت. از فلسفه برای کودکان شاخه‌های دیگری با همین نام یا نام‌های مشابه منشعب شده‌است. برنامه‌ی فلسفه برای کودکان رویکردی کاوش مآبانه در امر تعلیم و تربیت کودکان است. آموزش تفکر در این برنامه‌ی درسی به عنوان یک سیستم آموزشی بر دو دسته عناصر مرتبط به هم مبتنی است. منابع آموزشی و عناصر تحقق بخش هدف کلی در پرورش تفکر در این برنامه تربیت شهروندانی متفکر برای جامعه‌ی مردم سالار است. مهارت‌هایی را کودکان در حوزه‌های مختلفی کسب می‌کنند که مهمترین آن‌ها عبارتند از: تشخیص امور بدیهی، کشف تناقض، فرضیه سازی، کسب نتایج معتبر، توسل به ملاک در داوری ، انعطاف پذیری، سعه‌ی صدر، خود اصلاح گری، حساسیت به زمینه و …. به منظور استفاده از این برنامه‌ی آموزشی، نقد و بررسی آن در جهات سه گانه‌ی مفهوم سازی از فلسفه، کارآیی و اثر بخشی این برنامه برای دستیابی به اهداف مورد نظر و نقد و بررسی روش آموزش از حیث نتایج و پیامد‌هایی که دارد، ضروری است. در این الگو فلسفه در معنای تفکر فلسفی برروی مفاهیمی که فلسفی تلقی می‌شوند، به کار می‌رود. مفهوم سازی لیپمن از اخلاق و منطق به عنوان شاخه‌هایی از فلسفه مبهم است . آنچه از مهارت‌های کسب شده به دست می‌آید، پرورش تفکر منطقی و رفتار ارتباطی است . این برنامه به دلیل حصر فلسفه در پرورش مهارت تفکر منطقی بر تحویلی نگری استوار است. توجه لیپمن به زمینه‌مند بودن تجارب کودکان و کثرت گرایی حاصل از آن، در این برنامه سمت و سویی رو به نسبیت گرایی و شکاکیت ایجاد کرده است و پرهیز از آن‌ها موجب رخنه در مقام عمل و نظر شده است و البته این خلل‌ها قابل رفعند؛ اگر به کودکان مدل پژوهشی‌ای را بیاموزیم که بر طبق آن از نسبیت گرایی گذر کرده و به دیدگاه واحدی برسند. انتقاد شدید لیپمن از برنامه های درسی که مبتنی بر آموزش مستقیم به کودکان و محفوظات است، به ویرانی مباحثات کلاسی و در نتیجه به ویرانی فلسفه برای کودکان می‌انجامد. نادیده گرفتن تفاوت‌های جنسی در این برنامه با زمینه‌مندی آن ناسازگار است. اجرای فلسفه برای کودکان در ایران با بستری مناسب مواجه است؛ اما فرهنگ وابسته بودن آن، هماهنگی با فرهنگ و اعتقادات اسلامی در ایران را ضروری می‌سازد. این هماهنگی به پژوهشی روشمند، مطالعات میان رشته‌ای گسترده، فرایند عملیاتی استوار نیازمند است وتدوین متون داستانی بر پایه‌ی مطالعات عمیق فلسفی و تغییر آن‌ها به تناسب سن و جنس کودکان و بر مبنای پیش فرض‌های جامعه‌ی اسلامی، آداب و رسوم قومی و محلی، زبان و ادبیات فارسی، در جهت گیری‌ای به دور از نسبیت گرایی و شکاکیت ، بایسته است. آموزش مربیانی آشنا به آداب تعلیم و تعلم دراسلام، دارای مهارت کافی در علم منطق، آزاد اندیش، صمیمی، راز دار، حلیم و بردبار و مسلط بر حرکات اعضا و جوارح به منظور تسهیل بحث‌های کلاسی لازم و ضروری است. قبل از هر چیز رفع موانع و محدودیت‌های مطالعاتی و اجرایی در الویت قرار دارند.

کلید واژه:
لیپمن, ماتیو / تفکر فلسفی / کودکان / برنامه های آموزشی / پرورش ذهن / فلسفه