جلسه شورای سرپرستان مناطق سما
دسامبر 9, 2011
دعوت به همکاری و تبادل اطلاعات و تجارب
دسامبر 9, 2011

گزارش دیدار دکتر یحیی قائدی با سرپرستان و اعضای سازمان سما (مدارس آزاد اسلامی)

گزارش دیدار دکتر یحیی قائدی با سرپرستان و اعضای سازمان سما (مدارس آزاد اسلامی)

 

تاریخ: ۷/۲/۹۰
موضوع جلسه: شرح برنامه P4C و بررسی پیشنهاداتی درراستای اجرایی نمودن طرح در مدارس سما

با حضور:

آقایان امان الله پیشوا معاونت آموزشی ، پژوهشی و فرهنگی سازمان، مصطفی عیسی زاده مشاور سازمان، عبدالغفار محمدی مدیریت امور فرهنگی وفوق برنامه،علی حسن زاده کارشناس باشگاه پژوهشگران و غلام رضا یمینی مدیریت امور مدارس سازمان و دکتر یحیی قایدی هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم و پژوهشگر .
خانم مهوش حمزه ای مدیریت پژوهشی سازمان.

مدارس سما ایران در سال ۱۳۷۰ با شعار “سمایی بود هر که ساعی بود” با هدف توسعه تعلیم و تربیت علمی و اسلامی غیر دولتی آغاز به کار نمود ، این سازمان با پایبندی کامل به اصول و ضوابط مورد تایید نظام آموزشی ایران در بیست سال گذشته مروج طرح ها و برنامه هایی مدرن و خلاقانه ایست که به کشف استعداد و پرورش خلاقیت دانش آموزان مرتبط بوده و کارگاه هایی نیز برای پرورش معلمان و مربیان خویش داشته است. چند سالی است که برنامه ی فلسفه برای کودکانP4C وارد نظام آموزشی و کمک آموزشی بسیاری از مدارس دنیا شده و دست اندرکاران سازمان سما جهت آشنایی بیشتر و تدوین برنامه های اجرایی در جهت کاربردی نمودن این برنامه در نظام تربیتی سما شروع به کار نموده اند .از جمله اقدامات این سازمان دعوت دکتر یحیی قایدی هیت علمی دانشگاه تربیت معلم و از متولیان طرح p4c در ایران است.

جلسه تشریح و آشنایی طرح چهارشنبه هفتم اردیبهشت به شرحی که در پی می آید برگزار شد:

مهندس پیشوا: بسم الله الرحمن الرحیم. ضمن خیر مقدم به دوستان و مهمان عزیز .مهترین ویژگی که در آشنایی اولیه ام با طرح p4c توجه را جلب می کرد تصویری بود که از خلاقیت کودک و پرورش آن عرضه شده است و اینکه امکان تحلیل و فلسفه ورزی برای کودکان و دانش آموزان امری ممکن است و نیاز به بومی شدن و تدوین محتوا در قالبی سازمان دار و محکم احساس می شود. عنوان طرح بسیار شایسته و رساست و بهتر است با معرفی بیشتر طرح به شیوه های اجرایی و عملیاتی نمودن آن بپردازیم ، از افراد علاقه مندی که به آماده سازی محتوای مناسب برای این طرح در ایران مشغولند بهره ببریم و آماده ایم تا شرح مفصل تری از دکتر قایدی در باب آشنایی با p4c بشنویم.

دکتر قایدی:با سلام و تشکر از وقتی که به واسطه داشتن دغدغه های تربیتی به من وهمکارانم دادید تا با برنامه فلسفه برای کودکان آشنا شوید و این توجه و اشتیاق برای کاربردی کردن یک طرح سازمانبندی شده جهانی در سیستم آموزش رسمی (هرچند غیر دولتی) را به فال نیک میگیرم و امیدواریم این توجه و اشتیاق مانا و مستدام باشد.

مبنای اصلی برنامه ی فلسفه برای کودکان که سبقه ی تاریخی هم دارد بر اساس این پرسش بنا شده است: آیا کودکان فهم فلسفی دارند؟
برای پاسخ به سوال بالا با دو رویکرد مواجه می شویم. فهم فلسفی چیست؟
الف) دانش و پرسش فلسفی
ب) مهارت فلسفه ورزی
در برنامه P4C هدفی که تعریف شده این است: چگونه فکر و فلسفه ورزی کنیم. اشاره به آرای فیلسوفان و روشهای تفلسف آنها هم برای ارائه مصداق در تبیین سوالات و روش های اندیشه ورزی است.در آخرین بحث های نظری که تابع اصول یونسکو هم بوده فلسفه حقیقی همان “خردورزی” تعریف شده که برای کودکان از سنین زیر دبستان و حدود دو سالگی شروع می شود.
حال ما با دو شیوه می توانیم با کودکان برخورد کنیم : استفاده از روش فیلسوفان در طرح پرسش های اساسی در باب ذات اشیا
و یا مطالعه ی آرای فیلسوفان.
برخی از ترکیب این دو رویکرد هم سخن گفته اند و موسس برنامه ،ماتیو لیپمن هم در سالهای آخر برنامه برای دانش اموزان دبیرستانی از آن بهره جسته است.اما نظر شخصی من بر اساس سالها پژوهش و کار کارگاهی تاکید بر مهارت هاست نه صرف آرای فیلسوفان. این امر به نتایج شگفتی مثل کنار گذاشتن اندیشه ی صلبی و قالب بندی شده منتهی می شود.
اما ابهام دومی که در برخورد های اولیه با این برنامه شکل گرفته و به طرح سوال منجر شده این است که در جامعه ایران منظور از کودک چیست؟ چرا امروزه توجه به فهم و تحلیل کودکان بیشتر شده ؛ گویی در گذشته چنین سوالی مطرح نبوده است؟
در پاسخ از تعریف کودک مورد توافق یونسکو استناد می آوریم ؛ کودکی از بدو تولد تا هجده سالگی است سنینی که از هر تعهد قانونی مبراست.
بد نیست به طور گذرا به تعریف کودک در سیرتاریخ اشاره ای داشته باشیم:
کودک خرابکار و شرور کالوینسیم جای خود را به کودک جان لاک میدهد که روحش همچون لوحی سفید منفعلانه پذیرای هر امریست.(این تعریف بنیاد بسیاری از روش های آموزشی و تربیتی در تاریخ بوده است.)
کودک روسو که در کتاب امیل او منعکس شده و خواهان رها نمودن کودک است.(به خود کودک و نفس او اهمیت می دهد.)
کودک وردووث که اساس کودک روان شناسی مدرن است و کودک تکاملی داروین هم با آمدن کودک غریزه ی و خرابکار و شرور فروید جایگزین شده و بعد کودک اجتماعی اسکینر که عامل اصلی تربیت را شرطی شدن او می دانست و سرانجام کودک مرحله ای پیاژه که تفکر انتزاعی کودک رابه بعد از دوازده سالگی موکول میکند.
کودک دیویی که اساس یادگیری را به آزادی اراده و کنش های فعالانه کودک معطوف میکند.
بعد از نظریه دیویی توجه دولت ها به عوامل تربیتی و نقش اساسی کودک در سرنوشت و بقای دولت جلب شد، صحبت بر سر آینده جهان و سرمایه گذاری در مدارس بود و جمله معروف کودک پدر انسان است بر زبان ها جاری شد و تلاش بسیاری در این جهت شکل گرفت.
در نهایت به کودک لیپمن می رسیم که جایگاه بهتر و بالاتری از کودک دیویی داردتا جایی که بر مبنای آن گرت متیوس می گوید کودکان می توانند پایه گذار نظراتی باشند که فلاسفه نمی توانند.
در این بخش دکتر قایدی مقدمه ی دکتر نقیب زاده بر کتاب آموزش فلسفه به کودکان (بررسی مبانی نظری) خویش را قرائت نمود و تاکید نمود که به شوق آمدن ،به حالت پرسندگی رسیدن و شوق فهمیدن جلوه ای از فلسفه مندی کودک است.
آقای پیشوا:آیا در کنار اهمیت فلسفه مندی و تفلسف باید به آرای فیلسوفان در سیر تاریخی آنها هم بپردازیم؟
دکتر قائدی:اهمیت بررسی آرای فیلسوفان به جهت پاسخ های متنوع آنها به سوالات نیست بلکه اهمیت اساسی به پرسش ها و روش های بررسی داده می شود.
بهتر است در ادامه به بیان پیش فرض های اصلی برنامه فلسفی لیپمن بپردازیم:

  1. عدم ارائه جهت مندی در آموزش به کودکان
  2. غیر تلقینی بودن آموزه ها
  3. شباهت کودک با فیلسوف در تحیر ؛ حرکت منطقی ، اصطلاحات و سوالات …
  4. نادرست بودن این پیش فرض پیاژه ای که کودکان در دنیای محسوسات غرق اند و توان فهم انتزاعی امور را ندارند.

(اگر فلسفه انتزاعی است پس ریاضیات چیست؟ مفهوم اولیه عدد چیست؟ این ایده قدیمی فهم کودکان را محدود دانسته و آنها را از پرورش اساسی محروم میکند.)

  1. ارائه الگوهای مناسب تفکر- پرورش معلملن خوب و مسئول –استفاده از داستانهای پر کندوکاو با این پیش فرض که هر انسانی قصه ی خودش را دارد .
  2. کودک همواره در جستجوی معناست و همیشه برای خود دلیلی دارد و تجاربش را برای فهم امور به کار می بندد.
  3. ایده سازی؛ بهبود توان تعقل و پرورش خلاقیت
  4. ارتباط با سایرین و رشد فردی و میان فردی
  5. پرورش درک اخلاقی (تمییز درست و نادرست) و چگونگی قضاوت اخلاقی در شرایط گوناگون
  6. بهبود توان مفهوم یابی در اثر تجربه

آقای یمینی: با این تعاریف جایگاه تخیل در این برنامه کجاست؟

دکتر قائدی : استدلال و تخیل در مقابل هم قرار نمیگیرند بلکه با هم موازی پیش می روند تخیل خلاق مبتنی بر جهان بیرون است و وابسته به تجربه فردی و جمعی کودک و تخیل منفعلانه هم جایگاه خود را داراست.برای درگیری با انتزاعیات و امور مفهومی به تخیل نیازمندیم.

آقای عیسی زاده: با بررسی سیر تاریخی تعریف کودک باز به این نتیجه میرسیم که کودک فاقد تجارب مکفی برای درک جهان است ونمی تواند آرا و اندیشه های فلاسفه را بازخوانی کند آیا برنامه لیپمن نوعی فلسفه تربیت است؟ عنوان فلسفه برای کودک عنوان مناسبی نیست چون فهم کودک نمی تواند مبین داشتن ساختار منظم فکری کودک باشد.

دکتر قائدی: فلسفه مندی امری فراتر از فکرکردن است. این پرسشها و پاسخ های مرتبط با آن در رساله دکتری من به چالش کشیده شده اند ؛اما هم اکنون همه ی ما بر سر این نکته اساسی که روش های قبلی تربیتی کامل و موفق نبوده و نیستند با هم توافق داریم و من معتقدم اندیشه لیپمن اندیشه ی خوبی است و ادعایش فراتر رفتن از پرورش فکر است و سر آمد بودن روش های این برنامه در اقصا نقاط دنیا بررسی شده است. اگر از عنوان P4C استفاده میکنیم به این دلیل است که با این طرح در پارادایم ها و مفاهیم بسیاری مشترکیم.

آقای عیسی زاده: تربیت ما اسلامی و قرآنی است در قرآن افرادی که مورد خطاب واقع می شوند بالغان هستند و لقمان مظهر خردمندی به تعلیم کودک نابالغ خود می پردازد چگونه این طرح به پرورش خلاقانه و دینی کودکان می پردازد؟

دکتر قایدی: عقل کودک بالقوه است و باید به شرایط فعلیت برسد و ما باید در این جهت بکوشیم همه ی ما بزرگسالانی را دیده ایم که از تحلیل خردمندانه شرایط نا توانند و به رشد مناسب عقلی و جمعی نرسیده اند پس کوچکی قامت و کمی سن دلیل نفهمیدن کودک نیست.

اقای محمدی: باید بپذیریم که آموزش و پرورش ما دارای مشکلاتی است و چه بسا بنده اعتقاد راسخ دارم برای حل مشکل بد نیست از لیبل ها و روش های مدرن استفاده کرده و تقلید هم بکنیم.

دکتر قایدی : این برنامه ادعای بهترین بودن ندارد اما روش های خوبی برای ارائه داشته که بسیار موفق بوده اند.

آقای حسن زاده: با توجه به استقبال جهانی از کارگاه های P4C بدنیست آموزش سقراطی و گفتگو محور که به مامایی ایده ها منتج میشود جدی گرفته شوند امروزه دنیای ما دنیای فروش فکر است و ایده های نوین حرف اول را میزنند برای مثال در ژاپن برنامه های تربیتی سیصد ساله میریزند.

خانم حمزه ای:صراحتا باوردارم این برنامه همان پرورش تفکر و تحلیل است اما در لباس و عنوانی جدید! ما به دانش آموزان اول ابتدایی پیش از آموزش مفهوم عدد یا حروف با لوح های مختلف و نقل قصه به آشنایی آنها با مفاهیم مختلف کمک میکنیم و فرهنگ ما سرشار از قصه ها و نقالی های مختلف است ایا این طرح حرف تازه ای که در کتب ما نباشد دارد؟

دکتر قایدی: چرا این موارد و مفاهیم خوب در نظام آموزشی ما منجر به نتیجه خوب و کاملی نشده است؟آنچه در این برنامه مهمترین نقش و جایگاه را داراست نگاه جدید به خوانش و فهم مطالب و درگیر شدن کودکان با روایت هاست . آنقدری که روش اهمیت دارد محتوا مهم نیست.بنده بر این باورم که شیوه های ما درست نیستند و بسیار جای کار دارند.
اقای پیشوا ضمن تایید سخنان دکتر قایدی افزودند که ما نیازمند اصلاح روش و استفاده بهتر از ابزار تکنولوژی هستیم.

دکتر قایدی: در ابتدا برای اجرایی کردن طرح نیازمند ۱۵ تا ۲۰ معلم علاقه مند هستیم.

آقای پیشوا: سما دارای ۱۷ منطقه آموزشی در ایران است بهتر این است که با دادن فراخوان به مناطق این معلمان علاقه مند را دعوت کنیم.

آقای یمینی: در منطقه ۱۱ این برنامه به مدیران و معلمان معرفی شده و استقبال چشمگیری هم به وجود آماده پیش از هر چیز باید سرپرستان هر منطقه با طرح آشنا شده واهداف و روشهای آن را بشناسند که حداقل نیاز به کارگاه های توجیهی یک روزه است.

دکتر قایدی: باید تاکید کنم که برای آموزش به معلمان ما نیازمند معلمان مشتاق و داوطلب هستیم با معلمان قالبی آموزش پرورش که نگاهی دفاعی به طرح دارند نمی توان به جایی رسید.

اقای پیشوا: بد نیست از دانش آموزان سوم ابتدایی چند منطقه شروع کنیم.

دکتر قایدی: اجرای سریع درست نیست باید گام به گام و با برنامه پیش برویم. پیش از همه لازم است معلمان و اولیا دانش آموزان دقیقا بدانند که قرار است چه اتفاقاتی بیفتد و توجه داشته باشید که این امر باعث بالا رفتن توقع از نتایج شده و کار ما دقیق تر و دشوار تر خواهد بود.این طرح هنوز طرح جامع و کاملی نیست و باید برای دانش آموز ایرانی که بزرگترین مشکلش نداشتن ” مساله ” است به درستی اجرا شود باید بپذیریم که یک برنامه صرف ادعا نیست و باید عواقب آن بررسی و پذیرفته شوند.

آقای پیشوا: بحث ها مفید بودند . بهتر است در قدم اول این پیشنهاد در جلسه شورای سرپرستی به مدیریت آقای میر شمسی برگزار شود و هر دوهفته یکبار چهارشنبه ها برای تدوین برنامه زمانی و اجرایی دور هم جمع شویم.در مرداد ماه که گردهمایی معاونین سما کشور است بحث و برنامه اجرایی را مطرح کرده وبه استخراج داوطلبین بپردازیم در شهریور ماه با برپایی کارگاه های آموزشی به پرورش معلمین و مربیان کار آمد بپردازیم.آقای یمینی هم زحمت نوشتن یادداشتی در راستای اجرای این برنامه برای شورای سرپرستان را متحمل شوید.جلسه بعدی دوشنبه ۱۲ اردیبهشت بعد از جلسه ی شورای سرپرستان خواهد بود.این برنامه یک طرح فوق برنامه است که باید به تربیت افراد علاقه مند و ماندگار در سازمان برسد و در این راستا نیاز به پرورش یک تیم حرفه ای کاملا محسوس است.با تشکر از حوصله و دقت نظر دوستان ختم جلسه با قرائت صلوات همراه می شود.

 


تهیه و تنظیم گزارش:
سحر سلطانی