فلسفه برنامه درسی آموزش عالی
|
||
دکتر یحیی قائدی
چکیده برنامه درسی و برنامه درسی آموزش عالی همانند سایر رشته های علمی دارای فلسفه ای است. به صور مختلفی می توان فلسفه برنامه درسی آموزش عالی را مورد بررسی قرار داد ، گاه ممکن است مراد ، فلسفه ورزی در مورد اجزاء و عناصر برنامه درسی آموزش عالی باشد و منظور پرسیدن سؤالات اساسی در مورد ماهیت برنامه درسی آموزشی عالی است. در اینجا می توان به سؤالات متا فیزیکی، معرفت شناختی و ارزش شناختی روکرد و مثلاً پرسید که پرسش از ماهیت واقعیت و پاسخ هایی که بدان داده می شود چگونه و چه بخشی از برنامه درسی آموزش عالی را متأثر می سازد؟ این پاسخ که واقعیت عینی است ، ذهنی است یا عین ذهنی است ، چگونه موضوعات درسی و رشته های علمی در آموزش عالی را شکل می بخشد؟ گفته می شود که دوگانه دانستن واقعیت مثلاً منجرشده است که بخشی از آموزش عالی نظری و محض تلقی شود و بخش دیگر آن عملی و کاربردی. سؤالات دیگری نظیر پرسش از بنیادها ، اهداف ، ماهیت روش ها و ماهیت استادی و شاگردی … نیز قابل طرح است. و گاه ممکن است کندوکاو در پاسخ هایی باشد که فلاسفه در طول تاریخ فلسفه در مورد ماهیت برنامه درسی آموزش عالی پرسیده است ومکتوب شده اند و در قالب یک شاخه دانش در آمده اند ، بوده اند فلاسفه ای که در مورد آموزش عالی و برنامه های درسی آن اظهار نظر کرده اند. این مقاله قصد دارد با روش استدلالی برای بخش اول و روش مطالعه اسناد و مدارک برای بخش دوم فلسفه برنامه های درسی آموزش عالی را مورد بررسی قرار دهد. واژگان کلیدی :
|