پایان نامه در دست انجام …
نام ونام خانوادگی دانشجو:مطهره محمودی میمند
استاد راهنما :دکتر یحیی قائدی
استاد مشاور : دکتر سعید ضرغامی
رشته ومقطع:دانشجوی کارشناسی ارشد رشته تاریخ وفلسفه تعلیم وتربیت .
دانشگاه : خوارزمی
عنوان پایان نامه:بررسی جایگاه بازی در فلسفه دوران کودکی و نقش آن در پرورش تفکر کودکان .
بیان مسئله:
دوران کودکی از نقشی حساس و تعیین کننده در زندگی انسان برخوردار است . توجه به این دوران تا آنجاست که اولا کودکی از جانب روان شناسان و صاحب نظران تعلیم و تربیت غالبا به عنوان برجسته ترین مرحله در تکوین شخصیت انسان شناخته شده است . ثانیا وجود تعارضات ، اختلالات و نابسامانی های روانی در این سنین را از عوامل اساسی در بروز مشکلات در سراسر زندگی دانسته اند. هنگامی که به آثار موجود در تعلیم و تربیت نگریسته می شود روشن می گردد که دیدگاه های گوناگونی در ارتباط با فلسفه ی دوران کودکی وجود دارد.گاهی کودک انسان ناقصی تصور می شد که باید به کمک و راهنمایی بزرگسالان راه بپیماید تا به سامان برسد .وکودکی مرحله ی گذار به بزرگسالی است. با پایان عصر کشاورزی و آغاز اقتصاد صنعتی و فراصنعتی ، کودکان دیگر مجبور نبودند در سنین پایین به کار اشتغال ورزند و زودتر از حد معمول مثل انسان های بالغ رفتار کنند ، آموزش عمومی و اجباری نیز باعث شد که کودکان دیگر مجبور نباشند به صورت تمام وقت کار کنند . توجه دولت ها به کودکان به عنوان کلید موفقیت در آینده و به عنوان سرمایه ملی و نیز توجه خانواده به رشد و تعالی فرزندان خود ، باعث شد که کودکان چنان جایگاهی پیدا کنند که قبلا فقط فرزندان خانواده های سلطنتی از آن برخوردار بودند .
سوالات پژوهشی یا اهداف یا فرضیه ها:
۱- جایگاه بازی در فلسفه ی دوران کودکی چیست ؟
۲- جایگاه تفکر در فلسفه ی دوران کودکی چیست ؟
۳- جایگاه بازی در فلسفه ی دوران کودکی چه ارتباطی با پرورش تفکر کودکان داشته است ؟
روش تحقیق(نوع تحقیق-جامعه ونمونه-شیوه نمونه گیری):پژوهش حاضر با بهره گیری از روش استنتاجی به انجام رسیده است . روش استنتاجی یا قیاسی ، هم به صورت نظری و هم به صورت عملی ، در فلسفه تعلیم و تربیت قابل استفاده است و به ویژه شکل عملی ان ، با توجه به ویژگی معطوف به فلسفه تعلیم و تربیت ، بیشتر مورد استفاده خواهد بود . روش استنتاجی در شکل نظری ان در بخش تجربی تعلیم و تربیت مورد می یابد . جنبه های متافیزیکی ، معرفت شناختی ،ارزش شناختی و به ویژه مباحث مربوط به ماهیت ادمی ، در نظریه های تجربی تعلیم و تربیت تاثیر افرینی می کند . روش استنتاجی در شکل تجربی ان ، به سبب این که جنبه های هنجارین در تعلیم و تربیت بسیار فراگیر هستند ، نقش برجسته تری در فلسفه تعلیم و تربیت دارد .