گزارشی از برگزاری کارگاه فلسفه برای کودکان پیش دبستان در فرهنگسرای آفتاب
ژانویه 10, 2012
جایگاه فلسفه برای کودکان در ارا اسمیت و کندرسه
ژانویه 28, 2012

نظریه «گفتگو» در برنامه فلسفه برای کودکان

 

نظریه «گفتگو» در برنامه فلسفه برای کودکان

   



 

موضوع کارگاه: نظریه گفتگو در برنامه فلسفه برای کودکان(P4C)
زمان: ۲۷ ابان ۱۳۹۰
مکان: خانه اندیشمندان علوم انسانی


با حضور: دکتر یحیی قائدی (هیئت علمی دانشگاه تربیت معلم و مدرس P4C) ،دکتر کیهان محمدخانی (هیئت علمی دانشگاه، ریاست موسسه سازمان شهر و مدیر دانشگاه جامع علمی کاربردی شهرداری تهران) ، سحر سلطانی (کارشناس ارشد فلسفه محض ، نویسنده و پژوهشگر P4C سحر حاج غنی زاده ،ریحانه ماکویی، عاطفه شیر محمدی، کبری احمدوند، علی حسن زاده، غلام رضا یمینی ، عبدالغفار محمدی، معصومه رمضانی ، مونا مهدیان، احمد صمدی، مسلم قبادیان ، امیر تجلی نیا، حسین ابراهیمی، محمدرضا بهرامی. زینب دوست محمدیان، مهسارضایی .

کارگاه با قرائتی چند از کلام الله مجید رسمیت یافت، دکتر قائدی ابتدا رئوس نظری و عملی نشست امروز را آشکار نمود و با بیان اینکه ابتدا به شکل فشرده به تحلیل بنیان های نظری «نظریه گفتگو» می پردازیم ؛ از شما دوستان می خواهیم که هر سه نفر تشکیل یک گروه بدهید و به سوالاتی که من طرح میکنم بپردازیم:

  1. گفتگو اساسا چیست؟
  2. آیا گفتگو باید/ می تواند بنیان برنامه فلسفه برای کودکان قرار گیرد؟
  3. راه های جایگزین برای گفتگو در برنامه فلسفه برای کودکان چه می تواند باشد؟
  4. ایا می توانیم وضعیتی را تصور کنیم که در آن گفتگو نباشد؟
  5. گفتگو به چه نحوی در برنامه درسی فلسفه برای کودکان قرار خواهد گرفت؟

چند دقیقه ای فرصت دارید تا مشورت کرده و به یک پاسخ در یک گزاره یا جمله اساسی برسید. میتوانیم شرح کوچکی بر گزاره های خود داشته باشیم، درخواست توضیح کرده یا اساسا نظر یکدیگر را نقد کنیم.
گروه تجلی نیا: گفتگو وجه تمایز انسان از حیوان است و باعث رشد در جنبه های مختلف می شود.
گروه دوست محمدی: گفتگو عمل مفاهمه بین دو یا چند نفر است.
گروه شیر محمدی: گفتگو تعاملی درونی یا بیرونی به منظور به چالش کشیدن یک مساله برای شفاف سازی آن
گروه رمضانی: فرایند یافتن مساله همراه با تحلیل سازنده به شکل درونی یا بیرونی.
گروه یمینی: تعامل دوطرفه هدفمند
گروه غنی زاده: فرایند تفکر منطقی حول یک مفهوم یا مساله مشخص که منجر به نتیجه یاشفاف سازی می شود.
دکتر قائدی به همراهی سایر شرکت کنندگان هر گزاره را به چالش کشیدند تا مفاهیمی چون«فرآیند»، «رابطه» یا «تعامل»،«منطق» و «تفکر» …. روشن تر شود.
دکترقائدی: «گفتگو» و «تفکر» چه نسبتی با هم دارند؟ برای فهم این رابطه چه تلاشی صورت میگیرد؟ برای فهم این نسبت باید به شناخت چه «ویژگی هایی» برسیم؟ چگونه برای «تعریف» از ابهامات استفاده نکنیم؟

 

گفتگو چیست؟

گفتگو مد نظر سقراط و سایر فلاسفه «دیالوگ» بین دو یا چند نفر صورت میگرفته است. انسانها برای فهم یکدیگر و رسیدن به تفاهم به گفتگو می پردازند. از سویی گفتگوست که چالش ها را می آفریند! گفتگو مساله می افریند و به سوی حل آن پیش می رود و چه رابطه نزدیکی بین گفتگو و تفکر دیده می شود.

اهداف گفتگو:

اهداف پنهان گفتگو:

  1. ابراز وجود
  2. اثبات وجود
  3. بیان نظر خود
  4. بیان احساسات
  5. یافتن طرفدار و تایید
  6. فهمیده شدن

اهداف آشکار:
رسیدن به نتیجه بر اساس یک موضوع مشخص

 

نباید هدفهای اشکار قربانی اهداف پنهان شوند، نیازمند مهارت هایی خاصی است که مربی باید کسب کند و از نا امیدی و یاس اجتناب ورزد.

انواع گفتگو:

  1. عامدانه و طراحی شده
  2. اتفاقی( قابل انتظار وغیر قابل انتظار)
  3. گفتگوی فلسفی و غیر فلسفی

گفتگوی فلسفی چیست؟ خواهان چه نتایجی است؟ گفتگویی که مدعی اشکار سازی «حقیقت» است.
مفاهیمی که دارای ابهام و سردرگمی باشند و گفتگو بر سر آنها صرفا به انتقال اطلاعات و برقراری ارتباط منجر نخواهد شد. گفتگوی فلسفی نوعی درمان برای دردها و مسایل بشر است، دو کشور تا مادامی که مذاکره میکنند با هم نمیجنگند، در خانواده و خیابان های ما بنگرید تا زمانی که در آن گفتگو وجود دارد جنگیدن خصمانه به عقب رانده می شوند. دردهای بشر از عدم گفتگوست. قلب تربیت همان گفتگو ست.

اشکال گفتگو:

  1. گفتگوی واقعی: تعبیر سقراطی از دیالوگ- دو نفره و رودر رو- که به شرح ایده های هر کس و شنیدن نقد دیگری منجر می شود.
  2. گفتگوی گروهی: بین افراد و کشورها
  3. گفتگو مکتوب: نظیر رساله های فلاسفه با هم
  4. گفتگوی فن آورانه: از طریق تکنولوژی و اینترنت مثل چت ها و ویدئو کنفرانس ها.

بهرامی: در دل این تعاریف چیزی که بسیار به چشم میخورد«کلام» است، آیا با حذف کلام دیگر گفتگویی شکل نمیگیرد؟
دکتر قائدی: اهمیت کلام در گفتگوی فلسفی انکار ناپذیر است، سایر ابزارها و نمادها که کارایی های خود را دارند جنبه ابزاری داشته در کنار «کلام» قرار میگیرند.

جایگاه «نظریه گفتگو» در برنامه فلسفه برای کودکان

از دو منظر به این سوال باید بپردازیم. اگر مولفه اول اجرای برنامه فلسفه  برای کودکان را در تشکیل «حلقه کندوکاو» یا « اجتماع پژوهشی » تعریف کنیم اجرای برنامه بدون گفتگو میسر نیست. منظر دوم به اهداف برنامه می پردازد:

  1. رشد عقلانیت
  2. رشد خلاقیت
  3. درک اخلاقی

ایا رسیدن به این اهداف بدون حضور در جمع و مفاهمه با سایرین امکان پذیر خواهد بود؟

ارتباط گوش دادن و گفتگو:

ابتدا باید برای کسب مهارت « گوش دادن فعال» به شناخت موانع گوش دادن برسیم:

  1. خوب به خاطر نسپردن
  2. عدم تمرکز
  3. تمرکز بر روی پاسخی که قرار است در بحث مطرح کنیم و نگرانی بابت پاسخ دیگری
  4. نداشتن انگیزه
  5. گوش دادن اشتباه به دلیل برداشت شخصی و فرضیه سازی بی دلیل درباره سایرین


راه های خوب گوش دادن چیست؟

  1. مشخص کردن موضوع بحث (افراد، فعالیت، مکانها ، اشخاص …)
  2. شنیدن و تکرار کردن در منزل با استفاده از ضبط صوت و سایر ابزارها
  3. در برابر ایده های متفاوت و مختلف مقاومت نکنیم.(نیاز به عادت زدایی دارد.)

یک راهکار مناسب برای نهادینه کردن مهارت گوش دادن در خانه یا کلاس درس این است که هر از چندگاهی از کودک بپرسیم: من چی گفتم؟
ابراهیمی: گاهی اوقات در جامعه در برخورد با افراد از روی تیپ و شخصیت و ظاهر آنها قضاوت میکنیم که چگونه فکر میکنند وچه نظراتی دارند؟
دکتر قائدی: برچسب زدن هایی بر اساس اطلاعات محدود! ما مدعی هستیم فرصت نداریم به شناخت بقیه بر اساس صحبت با آنها بپردازیم. این مساله همواره دیده میشود که باید به شکل جدی به رفع آن بپردازیم.
در برنامه فلسفه برای کودک کسی علامه دهر نیست و نمی تواند به یک نظر قطعی و کامل و بدون هیچ ایرادی برسد.

مهارت های ادامه گفتگو:

  1. مثال زدن
  2. پیش بینی کردن
  3. درگیری فعالانه و جدی در بحث
  4. آمادگی تغییر نظر
  5. به لایه های زیرین (کوه یخ) بپردازیم.
  6. در دام مجادله نیفتیم.

موانع گفتگو:

  1. هراس از قضاوت و داوری سایرین
  2. تلاش برای راضی نگاه داشتن دیگران
  3. ادعای همه چیز دانی

سبک گفتگوی افراد:

  1. رک و راست
  2. کم رو
  3. دقیق
  4. حراف

ادمها دارای سبک ها و تیپ های مختلفی هستند، ما اجازه اخراج کسی را نداریم، به همه فرصت داده میشود، به حراف ؛ نا دقیق یا هر شخصیت دیگر…  ما نیاز داریم سه سطح تفکر را در کودکان زنده نگاه داریم :تفکر انتقادی؛ تفکر خلاق و تفکر مراقبتی.
بهترین حالت در واکاوی شخصی ترکیبی از همه ی این  سبک هاست. ما برای همراهی و همدلی با کودک نیاز به « تفکر مراقبتی» داریم ، کودک باید در کنار تفکر انتقادی و خلاق مراقبت هم بشود، اشتباهات او را بپذیریم و به او فرصت دهیم.
قبادیان: جایگاه تنبیه و تشویق در برنامه فلسفه برای کودکان چیست؟
دکتر قائدی: تشویق و تنبیه باید به جریان بحث و خود کودکان سپرده شود. اتکا به نظر بهتر و نقد نظر دورتر و پرت تر یک نوع تشویق و تنبیه برای صاحب بحث می شود.
قبادیان: می توانیم در این برنامه از ابزاری مثل ستاره دادن و هدیه برای کودکانی که ضوابط بحث درست و مهارت های آن را می آموزند مثلا هنگام صحبت رعایت نوبت میکنند لحاظ کرد؟
دکترقائدی: هیچگاه معلم نباید خود را رودرروی دانش اموز قرار دهد او باید قضاوت عمل کودک را به عهده ی بقیه بسپارد. وقتی کسی برای چند دقیقه در معرض بحث سایرین قرار بگیرد آن ضابطه را می فهمد و در خود می پرورد اما اگر معلم مستقیما به تشویق کسی دست بزند بچه ها راه و رفتار فرد تشویق شده را در پیش می گیرند و دیگر خودشان نخواهند بود ماسکی بر چهره میزنند تا مورد عنایت معلم یا مربی واقع بشوند.
به همین خاطر در برنامه فلسفه برای کودک ما هرگز نباید به تعاریف مشخصی که نماینده تفکر مربی است برسیم، کودکان مستعد شناخت این تعاریف هستند. یکی از اهداف درخشان این برنامه این است که هرکس با نظر خود در معرض بحث و نقد سایرین قرار بگیردو با ارای دیگران درباره رفتار و گفتار خودش اشنا شود، پس بهترین روش این است که هر عملکرد هنجار یا ناهنجار را به بحث بگذاریم؛ شاید بچه ها به این نتیجه برسند که فرد خاطی را از حلقه کندو کاو کنار بگذارند، شاید فرد خاطی ابتدا زیر بار نرود اما وقتی سایرین سعی میکنند با استدلال به او بفهمانند که رفتارش را تایید نمیکنند به مرور سعی در کنار گذاشتن رویه خود خواهد نمود.
قبادیان: با کمبود وقت در مدارس چه باید کرد، همین عامل در کیفیت بحث ها اثر خواهد گذاشت؟
دکتر قائدی: تا زمانی که قوانین و اصول را بین بچه ها جا نینداخته اید حق ادامه برنامه را ندارید. هر چقدر که طول بکشید.

بخش دوم : تماشای انیمیشن و طرح بحث

دکتر قائدی قبل از شروع رسمی این بخش از کارگاه که مربوط به طرح سوال بر اساس مشاهده کارتن است ابتدا کارت های رنگی (سفید- زرد و قرمز) را برای آغاز کار به شما میدهیم؛ کارت زرد نشانه اخطار کارت قرمز نشانه مخالفت و کارت سفید نشانه موافقت و تکمیل است که برای طی کردن دموکراتیک بحث تا دقایقی دیگر به کار ما خواهد آمد. پشت هر کارت دلایل خود را بنویسید تا در نهایت بهتر بررسی شود و بعد از وضع قوانین هم موارد را مو به مو در دفتر خود بنویسیم. بهترین حالت این است که کودکان خودشان در وضع قوانین مشارکت کنند و ما قوانین از پیش تعیین را به انها تحمیل نکنیم.
انیمیشن موردبحث:
Geri’s Game از سری انیمیشن های کمپانی Pixar
دکتر قائدی: نیازی به پخش دوباره انیمیشن دارید؟
شرکت کنندگان مخالفت ورزیدند و شروع به ارائه ایده های خود نمودند.

 

 

  1. غنی زاده: توانایی های ذهن انسان در قالب تقابل و کشمکش با خود
  2. نعیمی: گفتگو با خود می تواند به نتایج مطلوب برسد.
  3. یمینی: عدم رفتار های    منجر به احساس عدم رضایت و رفتارهای متفکرانه منجر به حس رضایت می شود.
  4.  شیر محمدی :چرا انسان از طریق فریب دادن خودش ؛خود را اثبات میکند؟
  5. دوست محمدیان: در تقابل با خود چه فاکتورهایی ما را به نتیجه مطلوب میرساند؟
  6. احمدوند: در تقابل با خود چه عاملی باعث پیروزی فرد می شود؟
  7. قبادیان: چرا انسان از تنهایی و شکست گریزان است؟

دکتر قائدی: هرکس باید به طور مختصر دیدگاه خود را شرح دهد. هر یک از شرکت کنندگان به شرح و چالش بر سر ایده های خود پرداختند.
مرحله بعد رای گیری و انتخاب ایده ی مناسب برای بحث است، حالا انیمیشن را کنار میگذاریم و یک ایده سوال برانگیز و قابل تفلسف را انتخاب می کنیم. ایده های مشابه را حذف میکنیم تا طبقه بندی و مفهوم سازی را تمرین کنیم.
وضع قواعد:

  1. خوب گوش کنیم.
  2. جلو تقابل و جناح بندی و لج بازی را بگیریم.
  3. خلاصه و موجز سخن بگوییم.
  4. بدون اجازه صحبت نکنیم.
  5. ما میتوانیم تجدید نظر کنیم و تغییر بدهیم.
  6. خوداصلاحی نباید منجر به عدم مقاومت بشود.

 

بعداز شرح اولیه ایده ها و رای گیری ایده گروه قبادیان با بیشترین ارا برای بحث انتخاب شد.
یکی از شرکت کنندگان از نهایت بحث پرسش نمود، اینکه اخر این بحث ها به کجا باید کشیده شود؟
دکتر قائدی: بهترین تربیت ؛ تربیتی است که نهایت و نتیجه ندارد. آقای شریعت مداری در کتاب خود به این مهم پرداخته اند. ما نمی خواهیم به پاسخ خاصی برسیم، ما میخواهیم به سوال برسیم ، ما اینجا جمع نشده ایم که در باب نکات فنی و جلوه های ظاهری کارتن سخن بگوییم! ما میخواهیم به کودک بیاموزیم برای ارائه معلوماتی که با دایرهالمعارف یا اینترنت می توان به پاسخ رسید دور هم جمع نشده ایم بلکه میخواهیم درباره مواد و مسایلی بحث کنیم که در این حوزه ها جایگاهی ندارند.
طرح هر سوال نشانه این نیست که فرد حتما یک پاسخ قطعی هم برای خودش دارد وما موظیفیم که پاسخ او را حدس زده و به چالش بکشیم.
قبادیان: یکی از آموزش های مهم برنامه فلسفه برای کودکان این است که ما فقط در حال چالش کردن و پرسش ورزی نیستیم بلکه یک سری مهارت های اساسی در این بین تمرین و یادگیری می شوند. در این برنامه ارزش و اهمیت این مهارت ها چه بسا از خود پرسش ها و پاسخ هایی که بین افراد رد و بدل می شود مهمتر باشند.
ما باید به کودک هنر پرسیدن را بیاموزیم، اینکه چه سوالی فلسفی است و دارای پاسخ های متنوع است، پرسشهای دانشی نیاز به منبعی برای پاسخ هستند و تکثر دیدگاه برای آنها معنا ندارد.
ایا کسی برای سوال گروه قبادیان درخواست توضیح میکند؟
محمدی: آیا این سوال یک پارچه است یا برای تنهایی و شکست باید دو فایل جداگانه باز کنیم؟
دوست محمدیان: بهتر است چرا را به «ایا» تغییر دهیم؟
دکتر قائدی: بهتر است رای گیری کنیم. در این مورد ما این پیش فرض که انسان از تنهایی بیزار است را پیش فرض قرار نداده ایم. بهترین حالت استفاده از « استدلال » است.
تقاضا های جدید را مطرح کنید.
محمدی: بهتر است دو مقوله را تفکیک کنیم.
دکتر قائدی: ایا نیاز به روشن نمودن مفاهیمی مثل «تنهایی» و «شکست» نداریم؟
مهدیان: انسان ایده آلهای شخصی دارد که وقتی به آنها نرسد حس میکند شکست خورده است. امری نسبی است و مرتبط به خود شخص.
شیرمحمدی: شاید ایده ال های ما ذهنی باشد و منجر به یک تجربه جدید شود که صرفا شکست هم نباشد.
احمدوند: من مخالفم.
دکتر قائدی: ابتدا بگو خانم شیر محمدی چی گفتند که شما با آن مخالفید؟
احمدوند: شکست یک امر قطعی نیست؛ بلکه بستگی به نگاه فرد داره.
دکتر قائدی: ایا این روشی برای شناخت معنای شکست است؟
رضایی: شکست یک مفهوم فرهنگی است و بستگی به نگاه و برداشت سایرین هم دارد.
رمضانی: مفهوم شکست یک امر بدیهی است که برای تعریف آن دچار دور می شویم.
غنی زاده: شکست یک مفهوم ضمنی است و مثل آفتاب برای ما بدیهی و روشن نیست. از نظر هر انسان معنای خاصی دارد.
دکتر قائدی: ما در تعریف «شکست» شکست خوردیم. دو دیدگاه مختلف پیدا شده است. اولین چیزی که به ذهن هر کس میرسد ناکامی از دست یابی به یک چیزی است. عدم تحقق یعنی شکست. برای تعریف هر چیز باید عمومی ترین تعریف را بررسی کنیم. در تعریف با مصداق و انواع کار نداشته باشید؛ اگر کسی بتواند گونه ای شکست بیابد که شامل رسیدن باشد تعریف ما جامع و مانع نیست. خب از این بحث به چه نتیجه ای رسیدیم؟
ما از کلمات و مفاهیمی استفاده میکنیم که برایمان بدیهی است و به کار می بریمشان اما وقتی به چالش میکشیم متوجه می شویم که هیچ چیز برای نبیین آن نداریم. گام اول تعریف و روشن سازی مفهوم است.
مهمترین دغدغه ما در جامعه همین است باید سر مفاهیم به توافق برسیم.
فیلم دوم کارگاه:
صحنه ای از حرکت آونگ های فلزی تحت عنوان pendulum waves  بود.
ایده های شرکت کنندگان به شکل پرسش و پاسخ کشیده شد هر کس استدلال خود را در تقابل با دیگری مطرح می کرد. هر کس باید ابتدا به روشنی ادعای نفر قبل را مطرح و بعد ایده ی خود را مطرح میکرد.بسیاری از شرکت کنندگان درگیر پاسخ های خود بودند و به صحبت سایرین خوب گوش نمی دادند.
جمله هرکس اینگونه شروع می شد:
من با نظر… مخالفم چون گفتند … و من معتقدم…
این تمرین برای تقویت تمرکز بر روی صحبت های سایرین همراه میشد و با نوشتن روی تابلو همراه نبود و هر کس برای خود یادداشت بر می داشت. این تمرین انسجام فکری برای مخالفت یا موافقت را به ما می آموزد.
در بحث های روزمره ما بارها شاهد گفتگوهایی هستیم که طرفین همچنان نمیدانند که بلاخره سر چه چیزهایی بحث میکنند. خوب بحث کردن نتیجه خوب فهمیدن سخن دیگری است، به جای اینکه به هر نحوی مخالفت کنیم بیاموزیم که دلیل داشته باشیم برای هر ایرادی!

بخش آخر کارگاه(دیالکتیک سقراطی):

بخش پرسش و پاسخ تیمی، به این شکل که شرکت کنندگان به تیم های چهار نفره تقسیم و دو به دو شروع به پرسش و پاسخ میکنند.
ابتدا دکتر قائدی از افراد خواست تا یک نفر داوطلب شود ؛ اقای قبادیان برای ابتدای بحث داوطلب شدند و دکتر از ایشان پرسید : اینجا چه میکنید؟
قبادیان: برای اینکه فلسفه برای کودکان را بهتر فرا بگیرم؟
دکتر: چرا؟
قبادیان: چون این برنامه را دوست دارم!
 دکتر: دوست داشتن یک چیز دلیل یاد گرفتن آن است؟
قبادیان: نه لذت خاصی در فراگیری هست که من جویای ان هستم.
دکتر: فرق لذت با دوست داشتن چیست؟
قبادیان: این دو تا دو موضوع مختلفند و بنا به موضوع تعاریف مختلف دارند!
دکتر: چرا از دو تا مفهوم مختلف در یک باب استفاده کردی؟
قبادیان: نمی دونم!
دکتر: چرا؟
قبادیان: پاسخ دقیق نیاز به روشن شدن مفاهیم داره که من هنوز اشرافی به آنها ندارم.
دکتر: ایا میشه از سه تعبیر خوشم میاد، دوست دارم و لذت میبرم یکجا استفاده کرد؟
قبادیان: خیر اگر به شکل دقیق مد نظرمان باشد نه نمیشود.
دکتر: شکل نا دقیق یعنی چه؟
قبادیان: بحث کارشناسی شده که به دیگران اهمیت بحث را نمایش دهیم.
دکتر: ایا در ابتدای بحث از شما خواستیم که جوری حرف بزنید که دیگران خوششان بیاید؟
قبادیان : خیر
دکتر: نگاه تو با نگاه دیگران فرق داره؟
قبادیان : بله
دکتر: چه فرقی؟
قبادیان: بستگی به امور و موضوع داره!
دکتر: ایا امور در بطن خود یک مفهوم یا تعریف کلی دارند؟
قبادیان: میتونند به تعبیری داشته باشند!
دکتر: وجود مفهوم کلی در بطن و کنه امور منجر به دیدگاه شخصی در افراد می شود؟
قبادیان: به افراد کمک میکند تا به دیگاه شخصی خود برسند.
دکتر: با این توضیح ما چگونه می توانیم به دیدگاه خودمان اصرار بورزیم؟
قبادیان:نگرشی به من میدهد که به نظرم صحیح است.
دکتر: نگرش چیست؟
قبادیان: نگاه و زاویه ادراک فرد به موضوع
دکتر: این نگاه تا چه اندازه به فرد وابسته است و تا چه اندازه به موضوع؟
قبادیان: بیشتر به موضوع وابسته است.
دکتر: پس شما چه دخالتی در شکل گیری نگرشتان دارید؟
قبادیان: علاقه من به انتخاب موضوع
دکتر : علاقه چیست؟
قبادیان: علاقه و نگرش یکی است.
دکتر: سوال را تکرار کنید؟
قبادیان: آیا نگرش و علاقه یکی هستند؟
دکتر: یکی هستند؟
قبادیان: فکر میکنم یکی نیستند.
دکتر: تغییر ایده سخت است اما شما موفق شدید.
   


خب حالا تیم ها تشکیل می شود افراد بحث میکنند و استدلال میکنند سعی کنیم از واژه دوست دارم یا حس میکنم کمتر استفاده کنیم ما باید استدلال نمودن را برای عقایدمان تمرین کنیم.دو نفر بحث میکنم یکی مشاهده گر است و یادداشت میکند و نفر چهارم هم ناظر است که اگر بحث از مسیر خارج شد تذکر بدهد.
شرکت کنندگان به تیم های چهار نفره تقسیم شده و گفتگو را شروع کردند که حدود چهل دقیقه ادامه داشت.
جمع بندی بحث ها هم بر عهده خود افراد بود و با اتکا به یادداشت های خود به نتایج گاها متفاوت با آرای اولیه خود می رسیدند.
در پایان از شهرداری تهران و موسسه شهر ؛جناب دکتر محمدخانی و همکارانشان سپاسگزاریم که بدون همیاری این دوستان برگزاری این کارگاه میسر نبود.

تهیه و تنظیم گزارش:
سحر سلطانی