آیا تسهیلگر فلسفه برای کودکان باید فلسفه ای داشته باشد؟
دسامبر 24, 2018
فرصت‌ها و تهدیدهای پیش روی برنامه فلسفه برای کودکان/ دکتر یحیی قائدی
ژانویه 14, 2019

رنج تو نامی دارد /دکترمریم پورآقا

ادبیات و گستره نامتناهی آن
امروز سه شنبه ۱۸ دی نودوهفت
فایل صوتی را گوش کردم از سایت ترجمان تحت عنوان:
” رنج تو نامی دارد”
موضوع در ارتباط با داستان خوانی و ادبیات و تاثیری که بر درمان و پزشکی دارد بود
نویسنده گوین فرانسیس معتقد بود هنر داستان گویی و آشنایی با ادبیات کمک می کند پزشکان بتوانند از استعاره های بهتری برای گفتگو با بیماران استفاده کنند. اطلاعات حاصل از خواندن، فهم یک تجربه را راحت تر می کند و معتقد است سبب افزایش همدلی شده و دایره آگاهی را گسترش می دهد و چند نمونه را مطرح می کند مثلا کتاب الکتریسیته که تجربه افراد مبتلا به صرع شدید را روایت می کند یا کتاب فراوانی که جایگاه شگفتی را روابط نشان می دهد یا فاصله از درخت که از تجربه افراد دارای فرزند معلول می گوید.
از تاثیر ادبیات بر پزشکی می گوید و پزشکانی که نویسنده هستند( مانند الوین یالوم ؛چند وقتی است به لطف یک جمع کتاب خوانی درگیر خواندن کتاب هایش هستم ) و اینکه اینان چگونه جهان و بیمارانشان را می بینند.
در بخشی از این مطلب از فروید نقل قول شد که معتقد است واژگانی که پزشکان در مورد بیماری یک فرد استفاده می کنند در رویارویی افراد با بیماریش موثر است. مرا به یاد فلسفه تحلیلی و تحلیل زبانی و دیدگاه ویتگنشتاین انداخت و اهمیتی که این باور در مسیر درمان(فلسفی) دارد .
نویسنده از تاثیری که خواندن بر بکارگیری استعاره ها از طرف پزشک و درمانگر دارد گفته است
اینکه خاطرات و داستانهای بیماران نبض جامعه هستند (و از آنچه که به قول معروف ار کف جامعه اتفاق می افتد خبر می دهد.)
در مباحث مشاوره فلسفی تیلماز یکی از مشاوران فلسفی معتقد است گوش دادن به داستان مراجعان زمینه شکل گیری مشاوره فلسفی است در مقابل علاقه روانپزشکان به علائم تشخیصی صرف و اتلاف وقت دانستن گوش دادن . چرا که مشاوران فلسفی باور دارند داستان مراجعان تصویر بزرگتر و واضح تری از علایق، باورها، عواطف و سایر مسائل زندگی آنها را نشان می دهد.
افراد با کهن الگوهایی که دارند داستان زندگی روزمره خود را به پیش می برند و نویسندگان با نام گذاری این کهن الگوها و ارائه آن به خوانندگان، کمکشان می کنند که خود را در این کهن الگوها بیابند.
وقتی پزشکی از استعاره های دلپذیرتر استفاده می کند مواجه بیمار را سهل تر می کند مثلا اشاره دارد به اینکه برای بیمار نگاه کردن به بدن بیمار خود را به نگاه کردن به خرابه های یک اثر باستانی تشبیه می کند.
داستان و ادبیات به پزشک کمک می کند تا از استعاره هایی استفاده کند که بیشترین کمک را به بیمار بکند و بیمار نیز می تواند تبیین بهتری از بیماری خود ارائه دهد.
ادبیات و پزشکی را به گام چپ و راست در یک قدم زدن استوار تشبیه می کند.
و در نهایت نویسنده معتقد است اگر ادبیات و پزشکی در کنار هم قرار بگیرند، اقیانوس بی انتهای بشریت در انتظار کاوش ها خواهد بود