بررسی تاثیر اجرای برنامه « فلسفه برای کودکان » بصورت اجتماع پژوهشی بر افزایش عزت نفس و بهبود روابط میان فردی در دانش آموزان پایه ابتدایی شهر تهران)در دوره دکتری مشاوره دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات)
فوریه 4, 2012
برگزاری دومین کارگاه پرورش مربی فلسفه برای کودکان با موضوع«شیوه ها و ابزارهای سنتی و نوین»
فوریه 16, 2012

نظریه های تعلیم و تربیت در برنامه فلسفه برای کودکان

 

نظریه های تعلیم و تربیت در برنامه فلسفه برای کودکان

کارگاه آموزش مربی در برنامه فلسفه برای کودکان(P4C)

مدرس: دکتر یحیی قائدی

مورخ: ۲۷ مهر ۱۳۹۰

مکان: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی (سالن اندیشه)


باحضور: دکتر یحیی قائدی ، دکتر مهرنوش هدایتی، سحر سلطانی، زین العابدین صفدری،پریسا اباذری، فاطمه رحمانی،فاطمه قلی انباز، میترا فرخ زاد،مریم عفتی کلاته،مهسا رضایی، پریسا خداپناه، فائزه نادری، زهرا زراعت، مریم مردانی ، ناهید نساجی جهرمی، شیرین صدقیان ، زهرا رفیعا، مژگان سلمانی زادگان، حسین حیدریه ، علی اسکندری، محمدرضا سوداگر، احمد صمدی، مسلم قبادیان، امیر تجلی نیا، سید محسن میر محمد میگونی، نیره منفرد، الهام فخرایی، هدی ملکی، زینب دوست محمدیان.


دکتر قائدی: وقتی می گوییم «نظریه» منظورمان مجموعه مفاهیم، تعاریف ، فرضیه ها ، اصول و قوانینی است که اگر به صورت منظم و به منظور هدفی در کنار یکدیگر قرار گیرند می توانند «موقعیتی» را توضیح دهند.

این تعریف اولیه نظریه در هنگام مواجه شدن با یک موقیت مبهم در علم، روان شناسی ، فلسفه و … است.

در برنامه فلسفه برای کودکان از این جهت که این طرح یک بحث بین رشته ای است ؛ این سوال پیش می آید که ما باید چه نظریه هایی را بشناسیم وبکاویم تا کلیت این برنامه را بشناسیم. ابتدا به گروه های دو یا سه نفری تقسیم شده و شروع به مشورت نمایید ؛ پنج دقیقه دیگر درباره ی آرای شما بحث خواهیم کرد.

گروه اول: فلسفه برای کودکان باید نظریه ای در باب « فلسفه » داشته باشد.

گروه دوم:  فلسفه برای کودکان باید نظریه ای در مورد « تعلیم و تربیت » داشته باشد.

گروه سوم: فلسفه برای کودکان باید نظریه ای در باره ی «زبان» داشته باشد.

گروه چهارم:  فلسفه برای کودکان باید نظریه ای در باب « یادگیری» داشته باشد.

گروه پنجم: فلسفه برای کودکان باید نظریه ای در زمینه «نظام باورها» داشته باشد.

گروه ششم: فلسفه برای کودکان باید نظریه ای در باره «اقتضائات سنی » داشته باشد.

گروه هفتم:  فلسفه برای کودکان باید نظریه ای در زمینه « عقلانیت» داشته باشد.

گروه هشتم:  فلسفه برای کودکان باید نظریه ای در باب «روان شناختی کودک» داشته باشد.

دکتر قائدی: وارد مرحله دوم بحث می شویم. ابتدا برای تصمیم و توافق بر روی یک « ایده» رای گیری میکنیم.

مثلا کدام یک از شما موافقید که مهترین نظریه ای که در برنامه فلسفه برای کودک باید بدان پرداخته شود « فلسفه » است؟ آیا می دانید مفهوم فلسفه در این برنامه چیست؟ آیا توضیح بیشتری می خواهید یا اساسا برای طرح این بحث ضرورتی نمی بینید؟

ما باید برای انتخاب یک موضوع از ایده های هشتگانه مطرح شده به توافق برسیم و صاحبان هر ایده باید در صورت لزوم توضیحات و استدلال های مکفی ارائه دهند.

تعدادی از شرکت کنندگان در باب ضرورت یا عدم ضرورت آموزش فلسفه به کودکان بحث نمودند و اختلاف نظرهایی مطرح شد.

دکتر قائدی: ما هنوز مفهوم اولیه «فلسفه» را تبیین نکرده ایم و جند و چون آن را روشن نکرده ایم به رد یا قبول آن اقدام نموده ایم؛ ایا فلسفه مجموعه ای از یک سری حرف های قلمبه و سلمبه است که برای کودکان ثقیل است؟ پس وظیفه اول ما تبیین و تعریف و شفاف سازی هر ایده ای است. همین الان چالشی که پیش آمد به این دلیل بود که تمرکز برخی بر روی رشته فلسفه در دانشگاه بود و تمرکز برخی روی مفهوم فلسفیدن بوده است و رسیدن به نقطه نظر مشترک تا حدی غیر ممکن می شود.

آقای قبادیان: وقتی می خواهیم برنامه فلسفه برای کودکان را اجرا کنیم تا چه حدی باید با خود فلسفه هم اشنا باشیم؟

دکتر قائدی: نظریه های متنوعی وجود دارند، در فلسفه در روان شناسی یا هر شاخه دیگری که با فلسفه برای کودکان در ارتباط است. اما سوال این است که یک مربی چگونه می تواند بفهمد کدام یک از سوالات کودک فلسفی و ایده دار است؟ آیا ما باید همیشه طرفدار نظریه هایی باشیم که قبلا گفته شده و خوب بررسی شده اند؟

گروه دوم هم در باب چگونگی «تعلیم و تربیت» در برنامه فلسفه برای کودک توضیحاتی دادند. هدف این برنامه تربیت یک شهروند دموکراتیک اندیشمند است با اندیشه های فعال و مطلوب؛ پس نیازمند داشتن نظریه ای روشن و کاربردی هستیم. مفهوم مورد نظربرنامه  فلسفه برای کودکان در راستای تربیت، رشد قوه ی استدلال و قضاوت در کودکان است این نظریه در برابر تعلیم و تربیت « حافظه محور» قرار می گیرد.

گروه سوم که معتقد به نظریه « زبان» بود هم توضیحات خود را ارائه نمود؛ تعامل از طریق گفتگو و کلام در اجتماع شکل میگیرد، منظور از زبان کاربرد آن در محاوره و تامل است و تکیه اصلی ما بر «واژگان» و جایگاه انها در این برنامه است.

دکتر قائدی: بهترین پیشنهاد جایگاه « گفتگو» در برنامه فلسفه برای کودکان است. سطح سادگی یا پیچیدگی کلمات در چه بخشی قرار می گیرد؟ آیا ما باید به یک ادبیات تخصصی بیندیشیم؟ محتوای فلسفه برای کودکان و روش کاربردی ان تخصصی است؟

گروه چهارم که معتقد به نظریه یادگیری بود هم به شرح ایده ی خود پرداخت؛ شرکت کنندگان بر این عقیده بودند که نظریه یادگیری می تواند به عنوان زیر مجموعه تعلیم و تربیت یا روان شناختی قرار گیرد.

گروه پنجم که معتقد به سنجش نظریه «نظام باورها» در بطن برنامه فلسفه برای کودکان بود اینگونه استدلال نمودند که عاقبت تغییر در بینش و روش کودکان به کجا منتهی خواهد شد.

دکتر قائدی: نظام باورها معمولا ارزش ها و رجحان هاست و در جامعه شناسی از باورها و هنجارها و سنت ها و عرف ها بحث می شود با اینکه یک پای آن در روان شناسی است اما بیشتر به سمت جامعه شناسی سوق می یابد. شکل گیری و نضج باورها در دل جامعه شناسی و تعلیم و تربیت بحث می شود.

دکتر قائدی: اقتضائات سنی را می بریم ذیل روان شناسی، ما در فلسفه برای کودکان مراتبی داریم؛ قصه گویی و تمثیل پایه اول است در پایه بعد مفاهیم بعد منطق اکتشافی بعد اخلاق و … در این برنامه مهارت ها مهم و تعیین کننده است نه صرفا سن کودکان و نوجوانان. بحث عقلانیت هم در ذیل «فلسفه» قرار می گیرد؛ عقل در برنامه فلسفه برای کودکان یک آگاهی عقلانی است  که منحصر به انسان است؛ مثلا میمون ها هم نقشه میکشند و به هدف میرسند اما ادراک و آگاهی در پس آن نیست.

اما سوالی که باید به آن پرداخته شود این است: آیا جامعه امروز ایران به برنامه فلسفه برای کودکان نیاز دارد؟ جایگاه نظریه «برنامه درسی» و « منطق» در برنامه فلسفه بای کودکان کجاست؟

فلسفه برای کودکان خود یک نظریه است که بنیاد ان بر اساس نظریه پیرس است:«ما در ساختن دانش تماشاچی نیستیم بلکه باید مشارکت کنیم.» ما با هم به خلق یک سری ایده ها و مفاهیم و چالش بر انها مشارکت کردیم. قلب فلسفه برای کودکان اجتماع پژوهشی است که شامل دو رویکرد و نظریه وجود دارد: نظریه تلفیق و نظریه های فلسفی. در بخش فلسفی ما باید پاسخ هایی برای روش و محتوا داشته باشیم.

ما باید جایگاه « بازی» و « قواعد بازی» در بخش روش های فلسفی است. « داستانها و روایت» در ذیل بخش محتوا قرار می گیرد. مهارت گفتگو با حرف زدن صرف با هم متفاوت است، هیچ یک از این موارد به تنهایی معنا ندارد تا مادامی که با هم « تلفیق» شوند؛ این تلفیق ارا به ما می اموزد هیچ آموزه ای وحی منزل نیست و قابلیت تغییر دارد و خود اصلاحی و تغییر یکی از مولفه های اساسی در برنامه فلسفه برای کودکان است.

می توانیم نظریه های «متافیزیکی ، معرفت شناسی ، ارزشی و دموکراسی »را هم به این لیست اضافه کنیم، اینکه جایگاه « حقیقت» در مباحثه با کودکان کجاست؟ مرزهای شناخت را چگونه تعریف کنیم؟ نسبیت گرایی در این برنامه چه جایگاهی دارد؟ برداشت های ما چگونه باید تدقیق شوند؟ معیار چیست؟ برانگیختن کودکان برای پرسشورزی و فهم مطالب بدون اهرم های ارزشیابی سنتی همچون نمره چگونه است؟ به یاد داشته باشیم که تفکر یک امر اجباری نیست.

ویژگی های شخصیتی یک مربی فلسفه برای کودکان

ویژگی های ذاتی:

۱)    انگیزه بالا

۲)    بیان مناسب

۳)    بردباری

۴)    دوست داشتن کودکان

ویژگی های اکتسابی:

 

۱)     اشنایی با فلسفه و تاریخ فلسفه

۲)     اشنایی با اصول نوین تربیت

 

برای شروع بخش دوم کارگاه ابتدا کارت هایی در سه رنگ سفید(موافقت) ، زرد (اخطار) و قرمز ( مخالفت) به شرکت کنندگان ارائه شد. بعد انیمیشی از کمپانی پیکسار تحت عنوان  (پرندگان)For The Birds  نمایش داده شد.

بعد از مشورت با یکدیگر شرکت کنندگان ایده های خود را مطرح نمودند:

۱)     چکاوک: مفهوم « دیگری» چیست؟(۱۳ رای)

۲)     بلبل: چرا به پرنده بزرگ بی احترامی شد؟(۱۴ رای)

۳)     هدهد: ایا همیشه مشارکت « خوب» است؟(۱۴ رای)

۴)     توکا: ملاک برحق بودن چیست؟(۱۵ رای)

۵)     پرستو: پذیرش « دیگران» سخت است یا اسان؟(۹ رای)

۶)      جوجه: چرا پرنده بزرگ بین دو گروه قرار گرفت و توازن ایجاد کرد؟ (۵ رای)

۷)     سیمرغ: خودخواهی چیست؟(۹ رای)

۸)     پروانه: ایا عواقب و نتایج کاملا منوط به تصمیم ماست؟(۱۳ رای)

۹)      خروس: آیا همرنگی با جماعت همان همفکری با آنهاست؟(۸ رای)

۱۰)غاز: چگونه می توان به یک زبان مشترک برای گفتگو رسید؟(۱۶ رای)

 

قواعد استخراج شده در حین بحث:

۱)     حین صحبت دیگران سکوت کرده و گوش دهیم.

۲)     مربی ها باید خود را در جایگاه کودک قرار دهند .

۳)     احترام به حقوق دیگران.

۴)     زود قضاوت نکنیم.

۵)     می توان نظراتمان را اصلاح کرده و تغییر دهیم.

۶)      توجیه نکنیم بلکه استدلال کنیم.

۷)     مختصر و موجز سخن بگوییم.

۸)     تعارف را کنار بگذاریم.

هر یک از گروه ها دلایل خود را توضیح دادند؛ رای گیری بر برای گزینش بهتری سوال انجام شد.

برخی از شرکت کنندگان پیشنهاد دادند که پرسش های گروه چکاوک و پرستو بهتر است ذیل هم قرار گیرند که در رای گیری رد شد و در نهایت سوال گروه غاز انتخاب شد.

گروه غاز: چگونه می توان به یک زبان مشترک برای گفتگو رسید؟

گروه غاز معتقد بودند بیشترین چالش ها در روابط انسانی به دلیل عدم وجود و تلاش برای رسیدن به یک زبان مشترک است.

میرایوب: حرف اساسی این گروه « نداشتن زبان مشترک» است.

زراعت: مخالفم. این گروه از چگونگی رسیدن به یک زبان مشترک سخن به میان آورده است.

گروه غاز: ما از هر دو این موارد سخن گفتیم.

دکتر قائدی: ما در حال تمرین مهارت خوب گوش دادن هستیم. اگر به هر دلیلی نتوانیم خوب گوش بدهیم باید تقاضا کنیم دوباره تکرار کند، ما فقط نباید به برداشت خود تکیه کنیم. تا مادامی که این مهارت ها را در اجتماع پژوهشی مستقر نکردیم نباید وارد مراحل بعدی بشویم و از کارت ها یا ابزارها هم به خوبی بهره ببریم.

زراعت: پرنده ها چگونه با هم گفتگو می کنند؟

دکتر هدایتی: ایا سوال شما این است که پرنده ها نمی توانند با هم صحبت کنند؟

زراعت: من به عنوان یک کودک معتقدم این پرنده ها با هم صحبت نمیکنند.

رضایی: خانم زراعت معتقدند که گفتگویی نبوده اما خانم دکتر معتقدند که جیک جیک پرنده ها همان گفتگوست و استدلال نداشتید.

قبادیان: من با خانم دکتر موافقم پرنده ها با زبان خودشون که نوک زدن و جیک جیک کردن است با هم حرف میزنند.

دکتر قائدی: آیا انیمیشن باید داستان واقعی پرنده ها را بازگو کند یا استعاره ای از زندگی انسانها باشد؟

یکی از شرکت کنندگان معتقد بود بحث در بحث منجر به لایه لایه شدن مباحث می شود و ما به نتیجه خاصی نمیرسیم؛ آیا با این روش رشته کلام گم نمیشود و ما دچار سردرگمی نمی شویم؟

دکتر قائدی: ما می خواهیم به روند لایه لایه بحث برسیم، اشکالی در این مساله نیست چه بسا که هدف ما نرسیدن به نتیجه خاص و پروراندن انواعی از سوالات است.

دکتر هدایتی: سردرگمی نیست، من خواب الوده نشدم چون جاده پیچ در پیچ بود و من همواره باید گوش می دادم تا رشته کلام را از دست ندهم، ذهن من شکوفا و مشتاق بود و دچار رخوت و تکرار نشد.

قبادیان: «سردرگمی» واژه ی درستی نیست، اما این ابهامات لایه لایه پیامدهای ناروایی برای دانش آموز ندارد؟

دکتر قائدی: سوال ارزشمندی است که جای فکر دارد، بهتر است فرصت مناسبی برای آن کنار بگذاریم، سردرگمی و ابهام سخت است، اما بپذیریم پا در راهی میگذاریم که تربیت نوین پایانی قابل انتظار و از پیش مشخص ندارد.

آقای اسکندری برای مستدل نمودن سخنان و ایده های خود از ایات و روایات دینی استفاده نمود و دکتر قائدی تاکید نمود بهترین روش این است که هنگام فکر کردن به جای استناد به راه های رفته و سخنان بیان شده از سوی خودمان سخن بگوییم،ایده ی خودمان را بپرورانیم.

خانم زراعت: اگر کودکان پس از مطالعه کتب مختلف از آن کتاب ها سند بیاورند ما باید چه تصمیمی اتخاذ کنیم؟

دکتر قائدی: ما نمی خواهیم کودک تکرار بدون فاهمه داشته باشد اما اگر شروع به پرسش ورزی ، کند و کاو و مطالعه کند که هدف ما محقق شده است.

خانم زراعت: اگر ملاک برنامه فلسفه برای کودکان عقلانیت است شاید بهتر باشد اولین ابزار هم تعقل باشد و بعد به سراغ سایر مولفه ها برویم.

خانم دکتر هدایتی: بهترین روش برای جلوگیری از گم شدن ایده ها داشتن همکاری است که ایده ها را روی تابلو ثبت کند، اما درباره رفرنس ها هم بهترین کار این است وقتی درباره مثلا تصورات صحبت میشه بگوییم چه جالب این ایده تو شبیه افلاطون است، ما باید تشابه را اشاره کنیم اما رفرنس خاصی ندهیم. کودک اگر خواست خودش باید به سراغ منبع برود ما نباید به سوی منبع ویژه ای چه علمی چه دینی سوق بدهیم.

دکتر قائدی: مهارت های آغاز کلاس فلسفه برای کودکان ابزار هایی می خواهد که بهتر است رعایت شوند:

۱)     چیدن کلاس به شکل دایره ای

۲)     داشتن موضوع داستانی مناسب(قصه، کارتون، کاریکاتور یا روزنامه…)

۳)     داشتن موضوع و هدف مشخصی برای طرح بحث از سوی مربی

۴)     پرسش از کودکان درباره موضوع مورد بحث

۵)     وضع قواعد( وضع در حین جریان کلاس یا عنوان داشتن اصول پیش فرض از ابتدای کلاس)

۶)      رعایت نوبت

۷)     انطباق بحث با موضوع

مهارت های ادامه بحث:

۱)     خوب گوش دادن و خوب توضیح دادن.

۲)     استدلال کردن

۳)     کوتاه سخن گفتن

۴)     پذیرش مسئولیت نظرات خود

۵)     توانایی تغییر و تصحیح ارای قبلی خود

۶)      در میان گذاشتن ایده ها با سایر افراد

۷)     پیشنهاد ایده ی جدید برای به بن بست نرسیدن

۸)     درخواست توضیح بیشتر

۹)     سازمان دادن ایده ها

۱۰)توجه به دلالت های ضمنی در ورای هر ایده و سخن

۱۱)مفهوم سازی

۱۲)طبقه بندی آرا

۱۳)گسترش مهارت های کاوشگری

۱۴)مهارت های انتقال و تلفیق

سه گرایش اساسی در فلسفه برای کودکان:

۱)     گرایش نقادانه ( هر کس طرز فکر شخصی خود را داشته و از آن دفاع کند و بتواند ایده سایرین را بفهمد و قضاوت با معیار کند. پرسشگری و زیر سوال بردن سایرین)

۲)     گرایش خلاقانه (تلاش برای کشف عقاید و ایده های مختلف درباره یک موضوع…)

۳)     گرایش مراقبتی( مراقبت از عزت نفس کودکان با حمایت، تایید و تشویق آنها با همدلی…)

در پایان کارگاه شرکت کنندگان سوالات متنوعی پرسیدند که از سوی مدرس پاسخ داده شد.

 

تهیه و تنظیم گزارش:

سحر سلطانی